مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:46072 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:20

مسائل مربوط به شناخت كه نقش مهمي در پيدايش مكتبهاي مختلف در گذشته و حال داشتهاند كدامند؟
در ميان مجموع مسائل مربوط به آن، سه مسأله ياد شده در زير، نقش مهمي در پيدايش مكتبهاي مختلف در يونان باستان و تمدن اخير غرب داشتهاند؛ اين سه مسأله عبارتند از:
1ـ ارزش معلومات و يا علوم.
2ـ راه حصول علم و ادراك (ابزار شناخت)
3ـ تعيين حدود علم.
مسأله نخست در يونان باستان سبب پيدايش مكتبهاي نفي و انكار و يا شك و ترديد گرديد و گروهي كه ارزش علوم انساني را نفي كردند به «سوفيست»، و گروهي كه در ارزش آنها شك و ترديد نمودند به «سپستي سيست» معروف شدند. پيدايش اين نوع مكاتب، معلول اختلاف در ارزش علوم و معلومات بشر است و در مقابل اين دو گروه بسياري از قدما و فلاسفه و همچنين فلاسفه اخير غرب، از مكتب جزم «دگماتيسم» پيروي نموده و معتقدند كه بسياري از علوم انساني با آنچه كه در خارج قرار دارد، صددرصد مطابق است و صورتهاي ذهني از جهان ماده نسخه دوم طبيعت ميباشند.
خلاصه: بحث و كاوش در ارزش علوم، مكتبهاي «دگماتيسم»، «ايدئاليسم» و «سپستي سيسم» را پديد آورد. اين وضع فلسفه در يونان باستان بود، ولي كار در اين نقطه پايان نپذيرفت و دامنه بحث پس از قرنها سكوت پيرامون دو مكتب اخير، به مراكز علمي در غرب كشيده شد و بار ديگر اين دو مكتب مرده، تصريحاً و يا تلويحاً زنده شدند.
اختلاف درباره «راه حصول علم»، دومين مسأله از مسائل سهگانه ياد شده موجب پيدايش، عقليون كه پيشواي آنان دكارت، وحسيون كه سر دسته آنها ژان لاك است، شد تا آنجا كه نوبت بحث و انتقاد به كانت رسيد و او به گونهاي خواست كه ميان مذهب عقليون و مذهب حسيون راه سومي برگزيند كه بتواند ميان آنان آشتي دهد و او نيز دراين راه با مشكلات انبوهي روبرو گرديد.
بررسي مسأله سوم (حدود علم) اختلاف ديگري را به وجود آورد و آن اين كه محدوده علم و دانش بشر چيست؟ آيا انسان فقط ميتواند طبيعت و ماده را بشناسد، و شناخت ما بعد طبيعت از قلمرو شناخت انساني بيرون است و آنچه درباره آن گفته و يا نوشته ميشود، لفّاظي و خيالبافي است يا اين كه براي انسان در اين مورد محدوديتي در كار نيست و طبيعت و ما بعد آن هر دو در قلمرو شناخت او قرار ميگيرد و افكار فلسفي انسان يكي از يقينيترين ادراكات او به شمار ميرود و اگر مسائل فلسفي قابل شناخت نباشد، مسائل علمي نيز قابليت شناخت پيدا نميكند.

: آية الله جعفر سبحاني
شناخت در فلسفة اسلامي

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.